نوشته شده توسط : اسير محسن

بیوگرافی مصطفی زمانی:

نام : مصطفی

نام خانوادگی : زمانی

اصلیت : شمالی

تابعیت : ایران

اولین نقش : حضرت یوسف

تحصیلات : کارشناس مدیریت صنعتی

محل زندگی : تهران

40 نکته در مورد مصطفی زمانی:

پیش از این از رویارویی با خبر نگاران احساس خوبی نداشته از عنوان کردن حرفهای تکراری بیزار است اعتماد به نفس زیادی دارد میدانست نقش حضرت یوسف سرو صدای زیادی میکند آدم محتاطی است 99 درصد از آشنایان او را نسبت به مطبوعات دچار دلهره کرده اند از بچگی عاشق بازیگری بوده وقتی وارد دانشگاه شد به بازیگری در تاتر پرداخت معتقد است فضای رشد پیشرفت برای جوانان و نوجوانان علاقه مند در شهرستانها کم و محدود است میان بازیگران مرد محمدرضا فروتن را خیلی دوست دارد به نظر او هدیه تهرانی هنرپیشه تاثیرگذاری است بازی فروتن و تهرانی را در قرمز خیلی دوست دارد از طریق دوستش متوجه شد برای سریال یوسف دنبال بازیگر هستند ابتدا هیچ شانی برای خود قائل نبوده روز اول تست هول شده و دیالوگهایش را فراموش کرده پیش از تست دوم کتاب یوسف در آینه تاریخ را خواند بعد از تست دوم قراردادی 6 ماهه امضا کرد . برای ایفای بهتر نقش به کلاسهای بازیگری سوارکاری و بدنسازی رفت به خاطر فشارهای حاکم بر فضای کار 2 بار انصراف داده .معتقد است سلحشور پای او ایستاد .خود را مدیون صداقت و اعتماد سلحشور میداند .اولین پلان را 8 بهمن 1383 بازی کرد .بازیگر نقش نوجوانی یوسف پسرعمه زمانی است .کتایون ریاحی را بهترین انتخاب برای نقش زلیخا میداند .هیچکس بدون گریم او را نمیشناسد .در باشگاه بدنسازی با محمدرضا فروتن آشنا شد .آرزوی بازی با مرحوم خسرو شکیبایی را داشت .بسیار احساساتی است . بازیگری را دوست دارد .امیدوار است بازی در نقش یوسف ویترین خوبی برای او باشد اجازه بازی در کلاه پهلوی را نداشت .هنوز ازدواج نکرده و مجرد است .طبق قرارداد تا پایان سریال حق بازی در هیچ فیلمی را ندارد معتقد است محمدرضا گلزار حقش بوده که دارای چنین جایگاهی در سینما شده . پارسا پیروزفر را هنرپیشه ای باسواد میداند . از نظر او حامد بهداد دوست داشتنی و عجیب است . علی دایی را سمبل اراده میداند .
1 .نام مصطفی را مادرش برایش انتخاب کرده است.

۲.از اسم فامیلش که " زمانی " است بسیار راضی است.

۳.او ۲۶ سال سن دارد و دقیقا روز سی ام خرداد ۱۳۶۱ به دنیا آمده است.

۴.زاده شهر برنج و دریا است یعنی فریدون کنار.

۵.از همان بدو کودکی چشم هایش زبانزد افراد فامیل شد.

۶.به رفیق بازی چندان اهمیتی نمی دهد و در طول ۲۶ سال سن تنها ۲ دوست دائمی برای خود نگه داشته است.

۷.خیلی از افرادی که او را می شناسند ٬ می گویند او خودش را می گیرد!!؟؟

۸.مثل بسیاری از جوانها پس از مدتی از فریدون کنار سر از تهران درآورد. ۹.یکی از منتقدان نام او را آقای شانس گذاشته چرا که او از بین ۳۰۰۰ نفر برای نقش یوسف انتخاب شده است.

۱۰.کاندیداهای نقش یوسف حتی از بین خارجی ها هم بوند و او توانست آنها را هم عقب بزند.

۱۱.قرارداد مصطفی زمانی عجیب ترین قرارداد در تلوزیون برای ساخت یک سریال بود چرا که در یکی از ماده های این قرارداد ثبت شد هر وقت چهره بهتری از زمانی پیدا شد او کنار برود.

۱۲.لباس پوشیدن او مثل بسیاری از جوان هاست خوش پوش و خوش تیپ.

۱۳.خانواده او هم اکنون در شهرستان ساکن هستند و مصطفی ناراحتی شدیدی از لحاظ دوری با آنها دارد.

۱۴.منتقدان بسیاری از بازی او خرده گرفتند و او را نابازیگر شهرستانی خواندند اما او می گوید:من همه حضورم را مدیون خدا هستم و بس!

۱۵.گریم روی صورت مصطفی در مورد نقش یوسف روزانه بیش از ۳ ساعت به طول می انجامید.

۱۶.مصطفی زمانی یکی از معدود بازیگرانی است که در کوچه و خیابان هیچ کس او را نمی شناسد و باورش نمی شود او همان یوسف سریال تلویزیونی است.

۱۷.آرزوی مصطفی حضور در سینما است اما نه هر کاری! هر چند اخیرا عواملی او را در مورد چند قرارداد سینمایی سرکار گذاشته اند.

۱۸.او آنقدر به محمد رضا فروتن اعتقاد دارد که می گوید:یکی از قوت قلب هایم جهت حضور در این سریال یوسف پیامبر ٬ او بود.

۱۹.آرزوی پرپر شده مصطفی این بود که او دوست داشت برای یکبار هم که شده مقابل مرحوم خسرو شکیبایی ایفای نقش کند.

۲۰.او در مورد محمد رضا گلزار می گوید:حقش بوده که به اینجا رسیده است!

۲۱.مصطفی زمانی از طرفداران علی دایی است و می گوید:او اسوه ی اراده است.

۲۲.هنوز در جایی اعلام نکرده که طرفدار آبی است یا طرفدار قرمز است؟!

۲۳.از طرفداران صدای محمد اصفهانی است و می گوید دوست دارد به کنسرتش برود و صدایی کم نظیر دارد.

۲۴.همیشه برای تیم ملی دعا می کند و می گوید امیدوارم به جام جهانی برویم. ۲۵.در مجالس اگر بگوید او بازیگر نقش یوسف است کسی حرفش را باور نمی کند چون چهره گریم شده اش با گریم نشده اش زمین تا آسمان فرق دارد.

۲۶.او اسب سوار و شمشیرباز خوبی است چرا که برای اجرای بسیاری از صحنه های سریال می بایست اسب سواری و شمشیر بازی کند و این دو حرفه را در مدت کوتاهی فرا گرفت.

۲۷. او به خاطر ایفای نقش یوسف دشمنان بسیاری را در این صنف که به نوعی رقبای او محسوب می شوند پیدا نموده است.

۲۸.به گفته برخی ها مصطفی زمانی در این سریال به توعی پارتی بازی کرده است و پسر عمه خود را که می گویند یکی از بازیگران نوجوان استان مازندران است را به کارگردان معرفی نمود تا پسر عمه مصطفی نقش نوجوانی یوسف را بازی کند.

۲۹.تحصیلات خود را در رشته مدیریت صنعتی گذرانده است.

۳۰.جهت تامین امرار معاش حسابدار یک شرکت خصوصی است.

۳۱.بیش از سینما رفتن به تلوزیون علاقه دارد.خودش می گوید:در مدت زمان عمرش ۴ بار بیشتر به سینما نرفته است.

۳۲.از بین بازیگران مرد سینما هنرمند محبوبش محمد رضا فروتن است و می گوید او الگوی خوبی برای هنر سینما و من است و همین طور از هدیه تهرانی به عنوان بهترین بازیگر زن نام می برد.

۳۳.حقوق او از ابتدا تا پایان سریال از قرار ماهی ۵۰۰ هزار تومان تعیین شد.

۳۴.اوایل سریال او آنقدر در فشارهای روحی قرار گرفت که ۲ بار استعفا داد. ۳۵.اولین بار که مصطفی جلوی دوربین رفته است ۸ بهمن ۱۳۸۳ ساعت ۱۱ صبح بوده است آن هم بازی در نقش یوسف در سکانسی که از تلوزیون هم پخش شد:سکانس شکنجه کردن یوسف به دستور بانو زلیخا که به قول خودش سخت ترین سکانس کارش در یوسف پیامبر بوده است.

۳۶.یکی از مشتریان پر و پا قرص سریال یوسف پیامبر است و بیشتر دوست دارد این سریال را تنها مشاهده کند.

۳۷.تنها در دو مجله با ژست و فیگور واقعی خودش عکس گرفته است و آنقدر از مطبوعات می ترسد که نکند حرفش را وارونه جلوه دهند.او با مجله رویش و مجله سینمای امروز حضوری مصاحبه کرده است و با مجله خانواده سبز تلفنی مصاحبه کرده است.بسیاری از مجلات عکس و مصاحبه های تکراری او را چاپ کردند زیرا او کم حرف است و از مطبوعات بیم دارد. ۳۸.او در مورد پوریا پورسرخ و شهرت یکباره اش اظهار نظری نکرده است.

۳۹.می گویند مجرد است و قصد ازدواج ندارد.

۴۰.ارادت خاصی به حضرت علی علیه السلام دارد و با استفاده از همین علاقه فرج الله سلحشور ٬ کارگردان این کار ٬ یکی از سکانس هایی که مصطفی نمی توانست آن را خوب بازی کند ٬ به بهترین نحو گرفت. برای سکانسی که یوسف به ماورا می رود و فرشتگان دور او می چرخند ٬ آقای سلحشور به مصطفی که نمی توانست این صحنه را خوب بازی کند ٬ گفت: گمان کن گناه زیاد کرده ای و حضرت علی حالا برای شفاعت تو آمده است ٬ چه می کنی؟ مصطفی می گوید: با این جمله به هم ریختم و آن سکانس را خوب بازی کردم.

عکسهای مصطفی زمانی بازيگر نقش سريال يوسف پيامبر ( یوزارسیف )

عكسهاي مصطفي زماني

عكس مصطفي زماني ، يوسف

مصطفي زماني ، يوزارسيف

 

يوزارسيف ، مصطفي زماني

گالري عكس بازيگران . يوزارسيف

مصطفي زماني

مصطفي زماني بازيگر نقش يوزارسيف در سريال يوسف پيامبر

مصطفي زماني

 

عكسهاي مصطفي زماني - يوزارسيف
 

مصطفي زماني ، يوزارسيف

عكس مصطفي زماني ، يوزارسيف

مصطفي زماني ، يوسف

يوزارسيف ، يوسف پيامبر

گالري عكس بازيگران سريال يوسف پيامبر

سريال يوسف پيامبر ، يوزارسيف



:: بازدید از این مطلب : 566
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 21 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن

 

 

اولین وبلاگ هواداران فرشاد حسن پور
سلام گفتم بیام این چندتا شعرم بنویسم و بعد برم:
من همون جزيره بودم خاكي و صميمي و گرم واسه عشق بازي موجا قامتم يه بستر نرم يه عزيز دردونه بودم پيش چشم خيس موجا يه نگين سبز خالص روي انگشتر دريا
تا كه يك روز تو رسيدي توي قلبم پا گذاشتي غصه هاي عاشقي رو تو وجودم جا گذاشتي زير رگبار نگاهت دلم انگار زير و رو شد براي داشتن عشقت همه جونم ارزو شد تا نفس كشيدي انگار نفسم بريد تو سينه ابر و باد و دريا گفتن حس عاشقي همينه.
اومدي تو سرنوشتم بي بهونه پا گذاشتي اما تا قايقي اومد از من و دلم گذشتي رفتي با قايق عشقت سوي روشني فردا من و دل اما نشستيم چشم براهت لب دريا.
ديگه رو خاك وجودم نه گلي هست نه درختي لحظه هاي بي تو بودن مي گذره اما به سختي دل تنها و غريبم داره اين گوشه ميميره ولي حتي وقت مردن باز سراغت و مي گيره مي رسه روزي كه ديگه قعر دريا مي شه خونم اما تو درياي عشقت باز يه گوشه اي مي مونم.
          
يه روز يه نفر خواب مي بينه كه داره با خدا روي شن هاي ساحل قدم مي زنه.
خدا مي گه:دوست داري به گذشته يه نگاهي بكنيم؟
اون مي گه:اره
بر مي گرده پشتش و نگاه مي كنه مي بينه توي روزهاي خوشي 2 تا رده پا وجود داره ولي در روزهايي كه غمگين بوده يه رده پا وجد داره برمي گرده به خدا ميگه:
خدايا اون روزايي كه شاد بودم باهام بودي ولي اون روزايي كه غمگين بودم من و تنها گذاشتي.
خدا ميگه:اخه روزايي كه غمگين بودي من تو رو كول مي كردم و اين رد پا ها مال منه.
 
                                                       "گفتم غم تو دارم..."
                   گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر ايد
                                                                     گفتم كه ماه من شو گفتا اگر بر ايد
                   گفتم ز مهرورزان رسم وفا بياموز
                                                                     گفتا ز خوب رويان اين كار كمتر ايد
                   گفتم كه بر خيالت راه نظر ببندم
                                                                     گفتا كه شبروست و او از راه ديگر ايد
                   گفتم كه بوي زلفت گمراه عالمم كرد
                                                                     گفتا اگر بداني هم اوت رهبر ايد
                   گفتم خوشا هوايي كز باد صبح خيزد
                                                                     گفتا خنك نسيمي كز كوي دلبر ايد
                   گفتم كه نوش لعلت مارا به ارزوكشت
                                                                     گفتا تو بندگي كن كاو بنده پرور ايد
                   گفتم دل رحيمت كي عزم صلح دارد
                                                                     گفتا مگوي با كس تا وقت ان در ايد
                                  گفتم زمان عشرت ديدي كه چون سر امد
                                  گفتا خموش"حافظ" كاين غصه هم سرايد
سلام سلام
امروز یه چند تا عکس از فرشاد حسن پور :
خب فک کنم بس باشه بقیه واسه ی بعد الا مامان تلفن رو می خواد من رو می کشه.
فعلا بای بای
یه طاقه پارچه مشکی یه اگهی ترحیم یه دسته گل روی دری همیشه بسته یه مرد بی هویت یه نامه ی وصیت یه حلقه توی دسته مردی خسته
 رفتی و جات خالی شد تو خونم اتیشو باز کشیدی به جونم میدونم که حرفای قشنگت چیزی نیست جز اشکی رو گونم اخ بازم یاد تو بود تو سینه یاده تو چقدر که دل نشینه خدایا کاری کن از بهشتت بتونه اشکامو ببینه
 یه عشق نیمه کاره اشکای باز دوباره یه قبر بی ستاره میون این شهر یه سینی خرما از سنگ یه ادم غریبه سرد ولی می سوزه باز توی تب جای لباش رو لبهام رفت و نشست سر جاش زد زیر گریه با یک بوسه از لب
 رفتی جایی که کسی ندیده زندگی دنیا همش فریب شکوه از سیاهه های غربت می دونم اینجا هم غریبه یادته واست جون می سپردم الکی تو اغوشت می مردم ولی تو فقط یک دفعه بردی زندگی دیگه بازی رو بردم.
"در طوفان هاي زندگي با خدا بودن بهتر از ناخدا بودن است"
سلام سلام
 سلام به همه ي طرفداران اقاي "فرشاد حسن پور"
خوبيد؟ چه خبر؟چي كار مي كنيد؟
يه حرف يا شايدم يه جواب براي وبلاگ نويسان عزيز كه با هم يه انتقاد دسته جمعي كرديد؟
اونجا گفتيد اقاي "فرشاد حسن پور" يادش رفته كه اقاي دانستنيه!ديگه تيكه كلام هاشو نمي گه. ديگه وسط برنامه يكدفعه نمي گه 30000223 شماره ي پيامك ما و www.asrbekheir@irib.ir  رايانامه ي ما منتظر انتقادات وپيشنهادات و نظرات شما هستيم...
وقبل از اينكه اين انتقاد رو بنويسيد گفته بوديد چرا اقاي "فرشاد حسن پور" هميشه در وسط برنامه به طور غافل گير كننده بحث درباره هر چيزي كه باشه ميگه 30000223 پيامك ما و www.asrbekheir@irib.ir  رايانامه ي ما منتظر نظرات انتقادات وپيشنهادات شما هستيم.
چون من و بعضي از دوستان كه طرفدار پر پرو پا قرص اقاي " فرشاد حسن پور" هستيم بهمون بر خوردو در جواب به اين اشخاص مي خوايم بگيم كه:اقاي"فرشاد حسن پور"بايد به كدوم ساز شما برقصن؟وقتي اون حرف (به قول شما تيكه كلام هاش) رو ميگن ميگين چرا ميگه وقتي كه نگن ميگين چرا نمي گه؟ ايشون بايد چي كار كنند؟بالاخره بگن يا نه؟تكليف رو مشخص كنين.با تشكر.اين فقط حرف من نيست حرف يه سري از دوستان هستش كه خيلي ناراحت شدن.
نماز و روزه  هاتون قبول درگاه حق تعالي.خيلي دوستون دارم تا يه روز ديگه و يه متن ديگه شما رو به خداي بزرگ مي سپارم.
به اميد ديدار.
"خدايا به هر انكس كه دوستش داري بفهمان كه اگر امروز شكست خورد به پيروزي فردا بينديشد و اگر فردا پيروز شد شكست ديروز را از ياد نبرد"
"به كعبه گفتم تو از خاكي منم از خاك چرا بايد به دور تو بگردم؟ ندا امد:تو با پا امدي بايد بگردي برو با دل بيا تا من بگردم"
خدايا انان كه همه چيز دارند مگر تورا       
به سخره مي گيرند انان را كه هيچ ندارند مگر تورا
هر كودكي با اين پيام به دنيا ميايد  كه
 خدا هنوز از انسان نا اميد نيست
خدا به انسان مي گويد شفايت مي دهم از رو كه اسيبت مي رسانم
دوستت دارم از اين رو كه مكافاتت مي دهم
خدا نه براي  اسمان
نه براي زمين
بلكه براي عشقي كه بهمون داره
چشم به راه پاسخ است...
 
سلام با تمام عشق به تو كه معني عشقي.عزيزم دلم گرفته گرفته تر از هواي امشب.عزيزم  اگر تمام ادمها بي خبر باشند خدا خوب مي داند كه چه اندازه تو را دوست داشتم و دارم و خواهم داشت.تمام خاطرات از پيش چشمم مي گذرد.تمام روز هايي كه عاشقانه گذشت. تمام شبهايي كه با نگاه كردن به عكست سپري شد.
خدا شاهد است عشقي را كه نسبت به تو دارم به هيچكس نداشتم.تو را با تمام وجود مي ستايم.دلم مي خواست سالهاي تنهايي به پايان برسد و بگذاري كنارت باشم اما نمي شود من از تو خيلي دورم و تو از من دورتر.
پس برايم حرف بزن صدايت ارامش مي دهد حرف بزن و بگذار ارام باشم.حرف بزن فقط حرف بزن و بگذار كه اين غم را فراموش كنم.حرف بزن...
سلام سلام
من اين وبلاگ و براي طرفداران اقاي "فرشاد حسن پور" درست كردم.چون اولا خيلي دوستشون دارم دوما اينكه خيلي خيلي دوستشون دارم و سوما ديگه براي اينكه خيلي خيلي خيلي دوستشون دارم نيست براي اينكه بچه ها با اين مجري توانا و خوشكل و با استعداد بيشتر اشنا بشن.
خب شروع كنيم؟
نام:فرشاد حسن پور
متولد:30/10/1367
علايق:
ورزش:پينگ پنگ (تنيس رو ميز)
گل:رز
رنگ:قرمز و كرم
فيلم:وقتي همه خوابيم
كارتون:فوتباليست ها
سريال:خاني سبز
هديه:كتاب
بهترين دوستانت:حامد-مجتبي-حميد-داوود-عليرضا-سهيل محزون-حسين اكبري
دوست دوران كودكي:مجتبي سلماني
تفريح و سرگرمي:خواندن مطالب علمي در اينترنت
حرف اخر: بتونم از موجوديتم به عنوان يك انسان راضي باشم و خلق خدا را راضي نگه دارم.موفق باشيد ارزوي سلامتي براي همه دارم .
البته مطمئنم كه همي بچه ها اين هارو مي دونن و ببخشيد كه امار خيلي قديمي.معذرت.اين براي كساني كه اقاي "فرشاد حسن پور" رو خوب نمي شناسند.
خب بقیه برای بعد تا بعد
نمی گم خداحافظ به امید دیدار
 
____________________________________


:: بازدید از این مطلب : 959
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 21 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن

.:|||:. و در آخر به همه ي كساني كه مي خوان مثله آقا محسن موفق بشن يك جمله مي گيم:

 

راه رسیدن به موفقیت یک درصد نبوغ و نود و نه درصد تلاش و کوشش است ...

محسن افشاني

محسن افشاني در بوم سفيد

محسن افشاني در بوم سفيد

محسن افشاني در برنامه بوم سفيد

محسن افشاني

تصاوير بالا محسن افشاني را در حال اجرا در برنامه بوم سفيد از شبكه جام جم نشان مي دهند. در حال حاضر اين برنامه بدون حضور محسن افشاني به خاطر حضور او در سريال ترانه مادري و با اجراي چند مجري جوان پخش مي شود.



:: بازدید از این مطلب : 793
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 15 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن



:: بازدید از این مطلب : 754
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 16 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن



:: بازدید از این مطلب : 743
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 14 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن



:: بازدید از این مطلب : 689
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 11 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن



:: بازدید از این مطلب : 763
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 10 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن



:: بازدید از این مطلب : 717
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 8 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن



:: بازدید از این مطلب : 687
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : 7 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن

 

                   بیوگرافی محسن افشانی  
محسن افشاني اين مجري و بازيگر نوپا در يازدهم فروردين 1368 چشم به جهان گشود . رشته اش در دبيرستان رياضي فيزيك بوده . به مهندسي شيمي و ميكانيك خيلي علاقه داره . صاحب يك خواهر بزرگتر از خودش هست كه اگه كسي مزاحمش بشه مزاحم رو پودر مي كنه !!! از كودكي دوست داشت بازيگر بشه ولي با دادن تستي سر از كار مجري گري در آورد.اولين برنامه اش در مجري گري آستانه بود بعد در برنامه هاي «ما دو تا»، «بوم سفيد» و «سلام بهار» نيز به عنوان مجري ظاهر شده و در حرفه بازيگري در گاراگاهان و ترانه مادري حضور داشته. شيرين ترين خاطراتش رو اتفاقاتي مي دونه كه در حين مجري گري زنده براش مي افته. در وب نويسي هم دست داره و 2.5 سال نيمه كاره وب نويسي انجام داده .دوستانش از خطش خيلي تعريف مي كنند.
حرفهاي خصوصي :
تکیه کلام:عسیسم .شبيه پدر بزرگشه
خواننده مورد علاقه محسن:احسان خواجه امیری و محسن نامجو
بازيگر مورد علاقه : حامد بهداد
مجري مورد علاقه : رشيد پور
بهترين فيلم : نقاب
وزن : 62
محل اقامت : تهران پارس
غذاي مورد علاقه : كوكو سيزي
اغلب عصباني نمي شه و اگه عصباني بشه زمين و زمان به هم مي دوزه
درس مورد علاقه : جغرافيا
عدم تخصص : خانه داري
صدقه دادن را خيلي دوست دارد
تافل مي خونه
ازبادمجان. پياز. كدو.فلفل دلمه اي در غذا ها وواژه ي تكرار بدش مياد
خصوصيات اخلاقي : حسود و خواه البته مثبت
هنگام عصبانيت ايت الكرسي مي خونه
رنگ مورد علاقه : قرمز
رنگ بهترين لباس : مشكي
ترس از رفيق بد داره
شغل پدر : چوب و دكوراسيون داخلي
بهتري سال زندگي اش:سال1393 كه پدرش قصد داره كت و شلوار دامادي تنش كنه
آخرين باري كه گريه كرده چند ماه پيش بوده .كنار جسم بي جان پدر بزرگش
به همسایه هاشون میگه خاله
ماشين : 206 مشكي گوشي : N95


:: بازدید از این مطلب : 784
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 5 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : اسير محسن



:: بازدید از این مطلب : 669
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 6 فروردين 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد